کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deaf-mute پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
deaf-mute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشنوایان بی صدا
-
واژههای مشابه
-
deaf-muteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشنوائی
-
mute
صداگیر 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وسیلهای برای کاهش حجم یا تغییر رنگ صدا که در بعضی از سازها به کار میرود
-
muted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاموش، کسر کردن
-
muting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جهش، کسر کردن
-
mute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی صدا، کسر کردن، لال، گنگ، ساکت، صامت، خمش، خموش، بی زبان، غیر حاکی
-
mutely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی صدا
-
mutes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاموش، کسر کردن
-
deaf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کر، پوک، فاقد قوه شنوایی
-
deafnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشنوایی
-
deafness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشنوایی
-
postlingual deafness, postlinguistic deafness
ناشنوایی پسازبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ناشنوایی که پس از رشد گفتار و زبان رخ میدهد
-
prelingual deafness, prelinguistic deafness
ناشنوایی پیشازبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] نوعی ناشنوایی که پیش از رشد گفتار و زبان رخ میدهد
-
mute swan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ گفتن