کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dabbed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dabbed
/dab/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dabbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغشته به، ضربه زدن، کهنه را نم زدن، تر کردن، اهسته زدن، رنگ زدن
-
واژههای مشابه
-
dabbing in
تجاوز به حریم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ورود غیرقانونی به حریم راهآهن برای عکس گرفتن از قطار و تأسیسات مربوط
-
dabs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دندان ها، قطعه، اندکی، تکه، ضربت مختصر، ضربه زدن، کهنه را نم زدن، تر کردن، اهسته زدن، رنگ زدن
-
dabbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dabbing، ضربه زدن، کهنه را نم زدن، تر کردن، اهسته زدن، رنگ زدن
-
dab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنون، قطعه، اندکی، تکه، ضربت مختصر، ضربه زدن، کهنه را نم زدن، تر کردن، اهسته زدن، رنگ زدن
-
domain antibody, dAb
پادتن حبهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] تکهای از پادتن به طول حدوداً 110 آمینواسیدی که دستکاری شده تا بتواند فقط شامل اولین حلقۀ پپتیدی حبۀ زنجیرۀ سنگین (ناحیۀ VH) و نیز زنجیرۀ سبک (ناحیۀ VL) باشد، اما همچنان به پادگن همخوان متصل بماند