کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
curdle پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
curdle
/ˈkərdl/
دیکشنری
بستن
فعل
curdle, curd, clabber, clot, jell, quail
دلمه شدن
close, shut, shut down, block, fasten, curdle
بستن
coagulate, curdle
دلمه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
curdle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، دلمه شدن، دلمه کردن
-
واژههای مشابه
-
curdled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، دلمه شدن، دلمه کردن
-
curdles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستگی دارد، دلمه شدن، بستن، دلمه کردن
-
curdling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، دلمه شدن، دلمه کردن