کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cubed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cubed
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cubed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکعب، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن
-
واژههای مشابه
-
cube
مکعب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری در سامانۀ مکعبی که دارای شش وجه متقارن و عمودبرهم با شاخصههای {100} است متـ . ششوجهی hexahedron
-
cubing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cubing، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن
-
cubes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکعبها، مکعب، هر چیزی بشکل مکعب، توان سوم، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن
-
stock cube
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سهام مکعب
-
bouillon cube
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکعب بویلون
-
velocity model, velocity cube
مدل سرعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مدل سهبعدی توزیع مکانی سرعت موج لرزهای p
-
corner-cube retroreflector
پسبازتابگر سهقائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] پسبازتابگری دارای یک آینۀ چندوجهی که نور را در همان راستای فرود بازمیتاباند متـ . پسبازتابگر کُنجی