کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cruising پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cruising
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cruising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروز، گشت زدن
-
واژههای مشابه
-
cruises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کروز، سفر دریایی، گشت زدن
-
cruise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشتی تفریحی، سفر دریایی، گشت زدن
-
cruised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفر کرد، گشت زدن
-
cruise 2, timber cruise
گشت برآورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پیمایش برای مکانیابی و برآورد مقدار چوب در یک ناحیۀ معین جنگلی براساس گونه و اندازه و کیفیت
-
climbing cruise, climb cruise
پایاسیر اوجگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پایاسیری که در آن بین سرعت و بُرد هواپیما چنان سازگاری به وجود آید که بازده پرواز هواپیما بیش از پایاسیر در ارتفاع ثابت باشد
-
cruise line
مسیر برآورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مسیر حرکتی که در طول آن دادهها بهصورت پیوسته در بازههای ازپیشتعیینشده ثبت میشود
-
cruise director
مدیر تفریحات کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فردی که در کشتیهای سیاحتی مسئول برنامههای سرگرمی و گشتوگذار در ساحل است
-
cruising for sex
موردجویی جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تلاش برای پیدا کردن شریک جنسی معمولاً موقت و زودگذر ازطریق گشت زدن با ماشین یا پیادهروی در خیابان متـ . موردجویی cruising
-
cruising ceiling
سقف پایاسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بالاترین ارتفاعی که در آن سرعت هواگَرد برابر با 1/35 سرعت حاصل از کمترین توان موتور باقی میماند تا توان پایاسیر در بیشترین حد خود باشد
-
cruising radius
بُردِ سیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حداکثر مسافتی که کشتی با سرعتِ سیر و بدون سوختگیری طی میکند
-
cruise, CRZ
پایاسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از پرواز، از پایان اوجگیری تا آغاز کاهش ارتفاع در نزدیکی مقصد، که در آن سامانۀ موتور و سایر عوامل دخیل در وضعیتی قرار داده میشود که صرفۀ اقتصادی دارد و در طول عمر هواگَرد مؤثر است
-
cruise port
بندر سیاحتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بندری دارای تسهیلات تفریحی فراوان برای گردشگران
-
cruising boost
تقویت پایاسیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرایندی در موتورهای پیستونی که در آن برای کارکرد پیوسته در پروازهای طولانی یا مصرف سوخت کمتر از سوخت رقیق استفاده میکنند