کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
crazes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
crazes
/krāz/
دیکشنری
دیوانه می شود
اسم
craze, delight, zeal, fervor, ardor, fervency
شوق
gap, split, slot, fracture, notch, craze
شکاف
madness, insanity, frenzy, dementia, craziness, craze
دیوانگی
passion, excitement, deliberation, frenzy, sensation, craze
شور
crack, quit, stop, Turk, abandonment, craze
ترک
فعل
craze, derange, distract, frenzy, madden, moon
دیوانه کردن
craze
فکر کسی را مختل کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
crazes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوانه می شود، شوق، شکاف، دیوانگی، شور، ترک، دیوانه کردن، فکر کسی را مختل کردن
-
واژههای مشابه
-
crazing
تَرَکچهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] گسترش ترکهای ریز بر سطح ماده
-
craze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیوانه، شوق، شکاف، دیوانگی، شور، ترک، دیوانه کردن، فکر کسی را مختل کردن
-
crazing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، چرنده
-
half-crazed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه دیوانه ای