کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
crank letter پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
crank letter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامه مهربان
-
واژههای مشابه
-
cranking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شدن، خم کردن، کوک کردن، دسته دار شدن
-
crankness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لرزش
-
crank out
واژهنامه آزاد
به طور روزمره انجام دادن
-
crank handle
اهرم دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری برای راهاندازی دستی ماشین سوزن الکتریکی و الکتروهیدرولیکی (electrohydraulic)
-
crank up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم شدن
-
crank call
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تماس صلیبی
-
connecting rod big end, big end of connecting rod, connecting rod lower end, connecting rod crank end, bottom end, big end
سر بزرگ دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سر بزرگتر دستهپیستون که به انگشتی میللنگ وصل میشود متـ . سر بزرگ شاتون