کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
crane پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
crane
/krān/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
crane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرثقیل، ماهیخوار بزرگ وابی رنگ، جر ثقیل، دراز کردن
-
واژههای مشابه
-
craning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
craning، دراز کردن
-
cranes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جرثقیل، ماهیخوار بزرگ وابی رنگ، جر ثقیل، دراز کردن
-
gantry crane, bridge crane
جرثقیل دروازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی جرثقیل ریلی با چرخ لاستیکی و دهانۀ بسیار بزرگ که در اسکلهها و بعضی کشتیها برای تخلیه و بارگیری کالا، عموماً بارگُنجها، از آن استفاده میشود
-
grab crane, grabbing crane
جرثقیل کاسچنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی جرثقیل مجهز به کاسچنگ که از آن برای بارگیری و تخلیۀ کالاهای فلهای استفاده میشود
-
crane shot
نمای جرثقیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نمای دوربین متحرک، بهصورت افقی یا عمودی یا رو به جلو یا عقب، که با دوربین نصبشده بر بالای جرثقیل فیلمبرداری میشود
-
portal crane
جرثقیل پایهبلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] نوعی جرثقیل دروازهای که بر پایههای بلند و قائم استوار است و واگنهای قطار و کفیهای حامل بارگُنج میتوانند از زیر آن عبور کنند
-
skyline crane
جرثقیل داربَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تجهیزات داربَری که با آن میتوان بینهها را به طرف سیمنقاله برد و نیز آنها را سوار سیمنقاله کرد یا در بارانداز پایین آورد
-
locomotive crane
جرثقیل ریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی جرثقیل با دیرک بلند که برای جابهجایی بارهای سنگین به کار میرود و بر روی ریل حرکت میکند
-
mobile crane
جرثقیل سیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] هر جرثقیلی که قابل جابهجا شدن از مکانی به مکان دیگر باشد
-
floating crane
جرثقیل شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جرثقیل نصبشده بر روی شناور برای جابهجا کردن بارهای سنگین در دریا
-
lift crane
جرثقیل قلابدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] نوعی جرثقیل مجهز به قلاب که از آن برای عملیات تخلیه و بارگیری استفاده میشود
-
Stephen Crane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استفان جرن
-
crane fly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرواز جرثقیل