کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cramp پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cramp
/kramp/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cramp
چنگه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حالت انقباض دردناک و ممتد ماهیچه
-
cramp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی، گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، حصار، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، محدود کردن، در قید گذاشتن، جاتنگ کردن، سیخ دار کردن
-
واژههای مشابه
-
cramping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی، محدود کردن، در قید گذاشتن، جاتنگ کردن، سیخ دار کردن
-
cramps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، حصار، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، محدود کردن، در قید گذاشتن، جاتنگ کردن، سیخ دار کردن
-
writer's cramp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی نویسنده
-
tetany, intermittent cramp, intermittent tetanus
کزازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نشانگانی شامل گرفتگیهای شدید ماهیچهای و تا شدن شدید مفاصل مچ دست و پا و پرش ماهیچه و برخی حملات دیگر ماهیچهای