کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
crammed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
crammed
دیکشنری
پر شده
فعل
cram, frank
چپانیدن
cram, squeeze, jam, stuff, thrust
چپاندن
cram
باشتاب یاد گرفتن
cram, cram up
خودرا برای امتحان اماده کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
crammed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر شده، چپانیدن، چپاندن، باشتاب یاد گرفتن، خودرا برای امتحان اماده کردن
-
واژههای مشابه
-
cramming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکان دادن، چپانیدن، چپاندن، باشتاب یاد گرفتن، خودرا برای امتحان اماده کردن
-
cram full
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر پر است