کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cracked wheat پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cracked wheat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گندم شکسته
-
واژههای مشابه
-
crack
ترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هر شکستگی بازی که دو بخش آن از هم جدا نشده باشد
-
cracking
تَرَکخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] به وجود آمدن تَرَک در سطح روکش راه براثر حرکت وسایل نقلیه یا فشارهای محیط یا نامرغوبی مصالح
-
cracks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک ها، ترک، شکاف، رخنه، تق تق، کاف، ترق و تروق، انشقاق، ترکانیدن، را بصدا دراوردن، شکاف برداشتن، ترکیدن، تق کردن، تق تق کردن
-
cracking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک خوردن، فعال
-
crack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترک، شکاف، رخنه، تق تق، کاف، ترق و تروق، انشقاق، ترکانیدن، را بصدا دراوردن، شکاف برداشتن، ترکیدن، تق کردن، تق تق کردن
-
crocodile cracking, alligator crack
تَرَکخوردگی سوسماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] تَرَکهای بههمچسبیدهای به شکل پوست سوسمار که معمولاً براثر اُفت یا نشست زیاد سطح راه و سست بودن زیرسازی به وجود میآیند
-
cracked 2
قفلشکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری که قفل آن شکسته شده باشد
-
cracking 3
قفلشکنی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل شکستن قفل نرمافزار
-
mud crack
گِلتَرَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تَرَکهای چندضلعی حاصل از انقباض گِل در هنگام خشک شدن
-
cracking mill
آسیاب خُردکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی آسیاب برای خُرد کردن دانهها با دو دسته غلتک استوانهای شیاردار متـ . خُردکن 2
-
reflection crack
تَرَک انعکاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تَرَکی در سطح خارجی راه به دلیل حرکتِ درزها یا پدید آمدن تَرَکهایی در زیراساس یا سطح روسازی
-
shrinkage crack
ترک انقباضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ترک کوچکی که در رسوب دانهریز یا سنگ براثر از دست رفتن آب در طی فرایند خشک شدن به وجود میآید
-
toe crack
تَرَک پنجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که در پنجۀ جوش فلز پایه ایجاد میشود