کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
courses پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
courses
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
courses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره های آموزشی، دوره، مسیر، جریان، روش، اصول، در طی، جهت، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان، سمت، دنبال کردن، بسرعت حرکت دادن، چهار نعل رفتن
-
واژههای مشابه
-
coursings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داوطلبان
-
course
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره، مسیر، جریان، روش، اصول، در طی، جهت، خط سیر، خط مشی، بخشی از غذا، اموزه، اموزگان، سمت، دنبال کردن، بسرعت حرکت دادن، چهار نعل رفتن
-
coursing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرماندهی، دنبال کردن، بسرعت حرکت دادن، چهار نعل رفتن
-
sweet course, dessert course, afters
مرحلۀ آخر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] آخرین مرحلۀ یک وعده غذا که در آن خوراکیهای شیرین صرف میشود
-
levelling course
لایۀ تسطیح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] لایهای از مصالح که برای از بین بردن ناهمواریهای زمین، قبل از شروع عملیات لایهریزی، بر روی سطح قرار میگیرد
-
initial course
مسیر اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] 1. نخستین مسیری که مدیر عملیات جستوجو و نجات برای آغاز حرکت مشخص میکند 2. نخستین مسیری که در ناوبری بر روی دایرۀ عظیمه پیموده میشود
-
course 4
مسیر مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مسیری که شرکتکنندگان در حین مسابقه باید طی کنند
-
course 3
مرحله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هریک از بخشهای یک وعده غذا
-
main course
مرحلۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخش اصلی و مفصلتر یک وعده غذا که معمولاً شامل مقدار قابلملاحظهای گوشت یا ماهی یا پروتئین گیاهی است
-
course 5
همکوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروهی از سیمها شامل یک یا دو یا سه عضوِ سیمی که در صورت داشتن بیش از یک عضوِ سیمی باید دارای کوک یکسان باشند
-
binder course
قشر آستری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مخلوط آسفالت کارخانهای با دانهبندی درشت و مواد قیری که در قشر زیرین رویه استفاده میشود متـ . آستری 2
-
base course
قشر اساس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] لایه یا لایههایی از مواد مشخص با ضخامت معین که برای تقویت روکش آسفالت بر روی زیراساس یا بستر خاکی قرار میگیرد
-
course 2
سیمگروه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گروهی از سیمها شامل یک یا دو یا سه عضوِ سیمی، که در حکم یک سیم واحد، کوک و نواخته میشوند