کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
corners پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
corners
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
corners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشه ها، گوشه، زاویه، کنج، گوشه دار کردن، گوشه گذاشتن به
-
واژههای مشابه
-
cornering
گردش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] قابلیت دور زدن و گذر وسیلۀ نقلیه از پیچ مسیر
-
cornered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشه، گوشه دار کردن، گوشه گذاشتن به
-
cornering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخش، گوشه دار کردن، گوشه گذاشتن به
-
cornerer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نردبان
-
corner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوشه، زاویه، کنج، گوشه دار کردن، گوشه گذاشتن به
-
container corner fitting, container corner casting, corner fitting, corner casting
گوشهبَست بارگُنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از بَستهای هشتگوشۀ بارگُنج که از آن برای بلند کردن و جابهجایی و رویهمچینی و مهار بارگُنج استفاده میکنند متـ . گوشهبَست
-
corner area
محوطۀ کنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] هریک از چهار ربع دایرهای که در داخل زمین بازی به مرکزیت محل برخورد خطوط پیرامونی طولی و عرضی زمین ترسیم میشود و محوطهای را به وجود میآورد که ضربۀ کنج از درون آن یا مماس با قوس محاطی آن زده میشود متـ . محوطۀ کرنر کرنر1 corner 1
-
corner block
قرقرۀ کنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرهای در گوشۀ مسیر اصلی که برای هدایت بافۀ برگشت به کار میرود
-
corner 2
کنج، کرنر 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← ضربۀ کنج
-
corner 1
کرنر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← محوطۀ کنج
-
corner 3
گوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که در آن دو یا چند خط مرزی با یکدیگر تلاقی میکنند
-
gauge corner
گوشۀ ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] گوشۀ نیمرخ عرضی کلاهک ریل در سمت داخل که عرض خط را از آنجا اندازهگیری میکنند
-
witness corner
گوشۀ شاهد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای علامتگذاریشده بر روی زمین سفت با فاصله و راستای اندازهگیریشده از گوشهای که خودِ آن را نمیتوان بهطور دائم علامتگذاری کرد