کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cooled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cooled
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cooled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنک، خنک کردن، سرد کردن، چاییدن، ارام کردن، خنک ساختن
-
واژههای مشابه
-
cool it
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنکش کن، خونسرد باش!
-
cooling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنک کننده، خنک سازی
-
coolnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنکی، خون سردی
-
cools
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنک است، خنک کردن، سرد کردن، چاییدن، ارام کردن، خنک ساختن
-
cool
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرد، خون سردی، خنک کردن، سرد کردن، چاییدن، ارام کردن، خنک ساختن، خنک، خونسرد
-
cooling pond
استخر سرمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] استخر روبازی که در آن آب گرمشده در طی فرایندهای صنعتی را پیش از استفادۀ دوباره به روش تبخیر سرد میکنند
-
cooling stress
تنش سرمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنشی که براثر انقباض نایکنواخت یا به دلیل ویژگیهای نایکنواخت جسم در هنگام سرد شدن آن حاصل میشود
-
adiabatic cooling
سرمایش بیدررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کاهش دمای سامانه بدون تبادل گرما با محیط پیرامون
-
nocturnal cooling
سرمایش شبانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اُفت دما در شب براثر از دست رفتن خالص انرژی تابشی
-
laser cooling
سرمایش لیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شیوهای برای کند کردن حرکت اتمها در باریکۀ اتمی، با تاباندن باریکۀ لیزر کوکشده در جهت مخالف
-
magnetic cooling
سرمایش مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] روشی برای سرد کردن مواد پارامغناطیسی تا دمای k و3 -10 در مجاورت میدان مغناطیسی متـ . وامغناطش بیدررو adiabatic demagnetization
-
cooling drag
پَسار خنکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار ناشی از دفع گرمای اضافی به درون جوّ
-
cooling tower
برج خنککن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] دستگاه برجمانندی که در آن جریان هوا با تماس مستقیم و در فشار جوّ آب گرم را خنک میکند