کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conveyed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
conveyed
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
conveyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منتقل شد، رساندن، نقل کردن، بردن، حمل کردن
-
واژههای مشابه
-
convey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقال، رساندن، نقل کردن، بردن، حمل کردن
-
conveying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقال، رساندن، نقل کردن، بردن، حمل کردن
-
conveys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتقال می دهد، رساندن، نقل کردن، بردن، حمل کردن
-
pneumatic dryer, pneumatic conveying dryer
خشککن بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خشککنی که در آن مواد غذایی در جریان هوای گرم در داخل لولههایی به حرکت درمیآیند و پس از خشک شدن به مخزن دستگاه منتقل میشوند