کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
contour line پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
contour line
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
contour line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط کانتور، منحنی تراز، خط برجستگی زمین
-
واژههای مشابه
-
contouring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور کردن
-
contours
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خطوط، حد فاصل، محيط مرئي، نقشه برجسته، خط فاصل درنقشه های رنگی
-
contoured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانتور
-
melodic contour, contour 3
نمای لحنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] شکل کلی فرازونشیبهای گذر لحنی متـ . انحنای لحنی melodic curve
-
stationary contour
نمای لحنی ایستا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمای لحنیای که نشانگر حرکت کلی لحن بهصورت یک خط افقی است
-
ascending contour
نمای لحنی بالارونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمای لحنیای که نشانگر حرکت کلی لحن به سمت بالاست
-
descending contour
نمای لحنی پایینرونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمای لحنیای که نشانگر حرکت کلی لحن به سمت پایین است
-
arched contour
نمای لحنی کمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمای لحنیای که نشانگر حرکت کلی لحن بهصورت یک کمان است
-
contour farming
کشت تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] اجرای عملیات زراعی شامل شخم و بذرپاشی در امتداد خطوط تراز برای جلوگیری از فرسایش خاک
-
contour irrigation
آبیاری تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] روشی در آبیاری زمینهای شیبدار که در آن جویچهها بر روی خطوط تراز کنده میشوند تا فرسایش خاک براثر آبیاری به کمترین میزان برسد
-
contour furrow
جوی تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] جویی که برای جلوگیری از رَواناب و فرسایش خاک در جهت خلاف شیب زمین احداث میشود
-
contour felling
برش تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درختان موردنظر که بر روی خطوط همتراز قرار دارند
-
contour plowing
شخم تراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شخم زدن زمین در جهت عمود بر شیب آن