کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
contorts پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
contorts
دیکشنری
پیچیدگی ها
فعل
tilt, crook, contort, bend, inflect, recurve
کج کردن
contort, twist, wrest, turn, bolt, distort
پیچاندن
deface, botch, contort, disfigure, deform, disfeature
از شکل انداختن
contort, distort, ruffle
ناهموار کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
contorts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
contorts، کج کردن، پیچاندن، از شکل انداختن، ناهموار کردن
-
واژههای مشابه
-
contortions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلالات، شکنج، پیچیدگی
-
contortive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منعطف
-
contorting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخالفت، کج کردن، پیچاندن، از شکل انداختن، ناهموار کردن
-
جستوجو در متن
-
contorts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
contorts، کج کردن، پیچاندن، از شکل انداختن، ناهموار کردن