کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
congestive heart failure پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
congestive heart fai...
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
congestive heart failure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نارسایی احتقانی قلب
-
واژههای مشابه
-
congestible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل انطباق
-
congested
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر شده است، انباشته
-
congests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم، متراکم کردن، انبوه شدن، گرفته کردن
-
congestions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکم، ازدحام، گرفتگی، انبوهی، جمع شدن خون یا اخلاط
-
congesting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محدود کردن، متراکم کردن، انبوه شدن، گرفته کردن
-
congestion avoidance
ازدحامپرهیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] اقدام برای جلوگیری از بروز شلوغی و کاستن از بار شبکه
-
traffic congestion
ازدحام تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ازدحام وسایل نقلیه و عابر پیاده در معابر بهحدیکه سرعت حرکت بهشدت کاهش یابد و مانع حرکت روان وسایل نقلیه شود