کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conductance unit پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
conductance unit
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
conductance unit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واحد هدایت
-
واژههای مشابه
-
conduction
رسانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] فرایند عبور انرژی الکتریکی یا گرما یا صوت از محیطی مادی
-
conductivity
رسانندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] معیاری برای نمایش توانایی جسم در رسانش الکتریکی که با معکوس مقاومت ویژۀ جسم رسانا برابر است
-
conductible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت کننده
-
conductive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت کننده، رسانا، برنده
-
conductances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت
-
conducted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجام شده، اداره کردن، هدایت کردن، بردن، عمل اوردن
-
conductional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت
-
conductibility
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبری
-
conductively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبری
-
conductivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
-
conductivities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
-
conducting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجام، اداره کردن، هدایت کردن، بردن، عمل اوردن
-
heat conductivity, thermal conductivity
رسانندگی گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکی از شاخصهای کمّی ماده که آهنگ شارش انرژی گرمایی را در آن نشان میدهد