کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
concretions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
concretions
/kän-,kənˈkrēSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
concretions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاصیت، سفت شدگی، تحجر، جسمانیت، ذاتی بودن
-
واژههای مشابه
-
concretion
سَنگال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زمینشناسی] [پزشکی] توده یا سنگی غیرآلی که در حفرههای طبیعی بدن یا در بافتها تشکیل میشود [زمینشناسی] انبوههای از مواد کانیایی فشرده و سخت، معمولاً نیمکروی، با ترکیبی متفاوت با سنگ میزبان رسوبی یا آتشفشانی
-
concreter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطری
-
concrete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتن، بتون، شفته، ساروج شنی، اسم ذات، باشفته اندودن یا ساختن، بهم پیوستن، ساروج کردن، سفت کردن، واقعی، بهم چسبیده
-
concreted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتن ریزی شده، باشفته اندودن یا ساختن، بهم پیوستن، ساروج کردن، سفت کردن
-
concretely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور مشخص
-
concretism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کنتراست
-
concretion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتن ریزی، سفت شدگی، تحجر، جسمانیت، ذاتی بودن
-
concreting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بتن ریزی، باشفته اندودن یا ساختن، بهم پیوستن، ساروج کردن، سفت کردن
-
concretize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
concretize
-
concretization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکمیل کردن
-
concretional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دقیق
-
concretizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکمیل کردن
-
concreting train
قطار بتنریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] دستگاهی برای بتنریزی در عملیات روسازی صلب، متشکل از چند ماشین که به دنبال یکدیگر مراحل چندگانۀ روسازی را ضمن حرکت انجام میدهد