کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
compromises پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
compromises
/ˈkämprəˌmīz/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
compromises
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصالحه، سازش، توافق، تراضی، مصالحه کردن، سازش کردن، تسویه کردن
-
واژههای مشابه
-
compromised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در معرض خطر، مصالحه کردن، سازش کردن، تسویه کردن
-
compromisers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازندگان، سازشکار، توافق کار
-
compromise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصالحه، سازش، توافق، تراضی، مصالحه کردن، سازش کردن، تسویه کردن
-
compromiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده، سازشکار، توافق کار
-
information compromise
نشت اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرایندی در جنگ اطلاعات که در طی آن اطلاعات انحصاری یک سازمان یا کشور به سازمان یا کشور رقیب میرسد
-
compromise formation
شکلگیری سازش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بروز افکار و آرزوهای واپسزده (repressed) از ناخودآگاه به خودآگاه بهصورت علائم و رؤیاها
-
privacy compromise
حریمشکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] دسترسی افراد غیرمجاز به اطلاعات شخصی یا محرمانۀ دیگران
-
Missouri Compromise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصالحه میسوری
-
the Great Compromiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده بزرگ
-
transition rail, compromise rail
ریل تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریل نوردشده با سطح مقطعهای متفاوت در دو سر آن که برای اتصال دو ریلِ دارای مقاطع متفاوت به کار میرود