کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
composal پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
composal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترکیبی
-
واژههای مشابه
-
compose
آهنگ ساختن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز
-
composer
آهنگساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خالق اثر موسیقایی
-
composed
ساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] اثر موسیقایی خلقشده توسط یک آهنگساز معین
-
composability
ترکیبپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] توانایی ساخت برنامههای اَبر از اجزای ترکیبپذیر
-
composable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل خواندن
-
composing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهنگسازی، سرودن، ساختن، درست کردن، تصنیف کردن
-
compose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختن، سرودن، درست کردن، تصنیف کردن
-
composes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
می سازد، سرودن، ساختن، درست کردن، تصنیف کردن
-
composer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهنگساز، سازنده، سراینده، مصنف، اهنگ ساز، نویسنده، مولف
-
composers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آهنگسازان، آهنگساز، سازنده، سراینده، مصنف، اهنگ ساز، نویسنده، مولف
-
through-composed 2
یکبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ترانهای که در آن هریک از تقسیمات شعر لحن جداگانهای دارند
-
through-composed opera
اپرای سرتاسر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] اپرایی که اپرانامۀ آن به موسیقی در میآید، در مقابل انواع دیگر که در آنها از گفتوگوی معمولی نیز استفاده میشود
-
through-composed 1
چندساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی ساختار آوازی که در آن برای هر بند لحنی مناسب با محتوای آن بند به کار میرود