کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
complicate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
complicate
/ˈkämpləˌkāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
complicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیدگی، پیچیده کردن، بغرنج کردن، پیچیدن
-
واژههای مشابه
-
complication
گرهافکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] آغاز درگیری در داستان نمایش که باعث پیچیدهتر شدن پِیرنگ میشود
-
complicating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیده است، پیچیده کردن، بغرنج کردن، پیچیدن
-
complice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیدگی، هم دست
-
complicities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همکاری، همدستی درجرم، شرکت در جرم
-
complicates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیده می شود، پیچیده کردن، بغرنج کردن، پیچیدن
-
complices
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچیدگی ها، هم دست
-
complication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عوارض، پیچیدگی، بغرنجی، سختی
-
complicated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بغرنج
-
complicators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عوارض جانبی
-
complicant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشکوک است
-
complicated system
سامانۀ پیچیدهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] سامانهای که پیچیدهتر از آنچه هست انگاشته میشود، اما میتوان آن را براساس اجزای سازندهاش درک کرد