کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
competitions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
competitions
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
competitions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسابقات، رقابت، مسابقه، سبقت جویی، هم چشمی، هم اوری، تفاضل
-
واژههای مشابه
-
competition
رقابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تلاش افراد یک یا چند گونه برای تصرف منابع زیستی ناکافی مشترک
-
competitively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابتی
-
competitiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت پذیری
-
competitive use
کاربری رقابتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی کاربری زمین که اگر در یک دورۀ معین تحقق یابد، کاربریهای دیگر آن در همان دوره ازلحاظ کمّی و کیفی کاهش مییابد
-
competition exclusion
حذف رقابتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حذف یک گونه بهوسیلۀ یک گونۀ دیگر در زیستگاه، ازطریق رقابت بینگونهای
-
competitive antagonist
پادکنشگر رقابتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] پادکنشگری که در اتصال به گیرنده با همکنشگر رقابت میکند و میتواند سبب کاهش یا حذف اثر همکنشگر شود
-
competitive release
رهایی از رقیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فرایندی که در آن یک گونه در فقدان رقیب پویشگاه خود را گسترش میدهد
-
qualifying competition
رقابت انتخابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مسابقات چندجانبهای که برای بازیکنانِ نهچندان مطرح فرصت شرکت در مسابقات تراز اول را فراهم میکند
-
interspecific competition
رقابت بینگونهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] رقابت موجود بین دو یا چند گونه
-
athletic competition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت های ورزشی
-
price competition
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت قیمت
-
competitive exclusion principle
اصل حذف رقیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قانونی کلی که برطبق آن هرگاه دو گونه بر سر منابع یکسان رقابت کنند، یکی از آنها نهایتاً باید رفتار یا عادات غذایی خود را با دیگری تطبیق دهد یا به ناحیۀ دیگری مهاجرت کند، در غیر این صورت از بین میرود
-
bobsledding, bobsleigh, luge competition
سورتمهسُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در مسیر شیبدار با استفاده از سورتمۀ چوبی یا فلزی انجام شود و ورزشکار با هل دادن سورتمه و نشستن در آن روی برف سر بخورد