کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
competency پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
competency
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
competency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایستگی، صلاحیت، لیاقت
-
واژههای مشابه
-
competence
توانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← توانش زبانی
-
competed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت کرد، رقابت کردن، مسابقه دادن، رقابت کردن با، هم چشمی کردن، رقابت کردن - مسابقه دادن
-
competer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کامپتر
-
competencies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلاحیت ها، صلاحیت، شایستگی، لیاقت
-
competes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت می کند، رقابت کردن، مسابقه دادن، رقابت کردن با، هم چشمی کردن، رقابت کردن - مسابقه دادن
-
competible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابتی
-
competentness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلاحیت
-
competing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رقابت، رقابت کردن، مسابقه دادن، رقابت کردن با، هم چشمی کردن، رقابت کردن - مسابقه دادن
-
certificate of competency
گواهینامۀ شایستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدرکی که دریانورد پس از گذراندن امتحانات دریانوردی و احراز شرایط خاص در ردۀ مربوط از مرجع دریایی کشور دریافت میکند
-
communicative competence
توانش ارتباطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دانش زبان و کاربرد آن در بافتهای ارتباطی
-
grammatical competence
توانش دستوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← توانش زبانی
-
linguistic competence
توانش زبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دانش زبانی گویشور یک زبان متـ . توانش دستوری grammatical competence توانش competence
-
pragmatic competence
توانش کاربردشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دانش کاربرد زبان در موقعیتهای مختلف