کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
collide پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
collide
/kəˈlīd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
collide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد کنید، بهم خوردن، تصادم کردن
-
واژههای مشابه
-
collider
برخورددهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتابدهندهای که دو باریکۀ باردار را بهطور شاخبهشاخ با هم برخورد میدهد
-
colliding
برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مربوط به حالت باریکهها در برخورددهنده
-
collides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد می کند، بهم خوردن، تصادم کردن
-
colliding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد، مصادم
-
collide with
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد با
-
collider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برخورد دهنده
-
linear collider
برخورددهندۀ خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتابدهندهای خطی که در آن دو باریکۀ ذرات باردار در خلاف جهت یکدیگر شتاب میگیرند و با هم برخورد میکنند
-
circular collider
برخورددهندۀ دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتابدهندهای که در آن دو باریکۀ ذرات باردار در مسیرهایی دایرهای در خلاف جهت یکدیگر شتاب میگیرند و بهدفعات در نقاطی با هم برخورد میکنند