کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
coincider پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coincider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسان
-
واژههای مشابه
-
coincidences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وقایع، تصادف، انطباق، توافق، اقتران، همرویداد
-
coincided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همزمان شد، مصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
-
coincident
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همزمان است، منطبق، همرویده، واقع شونده در یکوقت
-
coincides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همخوانی دارد، مصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
-
coinciding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همزمان است، منطبق
-
coincide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
-
coincidence point
نقطۀ تلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطهای در دامنۀ مشترک چند نگاشت که نگارۀ آن تحت آن نگاشتها برابر باشد
-
coincidence rangefinder
فاصلهیاب انطباقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلهیابی که در آن دو تصویر از یک جسم در دو تلسکوپ تشکیل میشود و از مقایسۀ آنها فاصلۀ جسم به دست میآید
-
coincidence boundary
مرز انطباقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مرزی فرضی در بلور که نقاط دو طرف آن دقیقاً با هم متناظرند
-
coincidence circuit
مدار همفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که وقتی علامتهای ورودی را در بازۀ زمانی معینی دریافت کند، علامت خروجی تولید میکند
-
coincidence level
تراز لوبیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نوعی تراز استوانهای که در آن تصویرهای دو لبۀ حباب با استفاده از یک سامانۀ منشوری در مقابل هم دیده میشوند
-
coincidence bubble
حباب انطباقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] حبابی که مرکزی شدن آن با انطباق تصاویر دو لبۀ آن بر هم مشخص میشود
-
coincidence amplifier
تقویتکنندۀ همفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تقویتکنندهای که فقط در صورتی علامت خروجی تولید میکند که دو علامت ورودی همزمان به آن برسند