کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
coin slot پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coin slot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلات سکه
-
واژههای مشابه
-
coined
برساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واژهای که با استفاده از فرایند برساختن به وجود آمده و وارد یک زبان شده است
-
coining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
coining، ضرب
-
coins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکه ها، مسکوکات
-
coined
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشتاق، سکه زدن، اختراع و ابداع کردن
-
coining, coinage
برساختن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ساختن واژۀ جدید به شیوهای کاملاً دلبخواهی (arbitrary) و بدون استفاده از فرایندهای واژهسازی
-
coin hoard
دفینۀ سکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از سکهها که یکجا دفن شدهاند
-
coin collecting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جمع آوری سکه
-
coin machine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستگاه سکه
-
coin silver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سکه نقره ای
-
coin collector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردآورنده سکه
-
single-coin fare
کرایۀ تکسکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] کرایهای که با یک سکه یا بهامهر پرداخت میشود متـ . تکسکهای