کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cloy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cloy
/kloi/
دیکشنری
کثیف
فعل
cloy, disincline
بی رغبت کردن
cloy, disaffect
بی میل شدن
feed, satiate, sate, fill, revolve, cloy
سیر کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cloy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، بی رغبت کردن، بی میل شدن، سیر کردن
-
واژههای مشابه
-
cloys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cloys، بی رغبت کردن، بی میل شدن، سیر کردن
-
cloyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعنتی، بی رغبت کردن، بی میل شدن، سیر کردن
-
cloying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
cloying، بی رغبت کردن، بی میل شدن، سیر کردن