کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
chocolate root پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
chocolate root
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریشه شکلات
-
واژههای مشابه
-
chocolates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکلات، كاكائو، شوکولات
-
bitter chocolate, unsweetened chocolate
شکلات تلخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← شکلات شیرینیپزی
-
bittersweet chocolate, plain chocolate
شکلات تلخشیرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شکلاتی که میزان شکر در آن کمتر از یکسوم کاکائوی آن است و مقدار زیادی کرۀ کاکائو دارد متـ . شکلات تیره dark chocolate, black chocolate
-
dark chocolate,black chocolate
شکلات تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← شکلات تلخشیرین
-
chocolate dessert, chocolate-based dessert
پیغذای شکلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پیغذایی که شکلات جزء تشکیلدهندۀ اصلی آن است
-
streusel1, chocolate vermicelli, chocolate strands
رشتهشکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یکی از فراوردههای شکلاتی که با عبور دادن خمیر شکلات از صفحات مشبک به دست میآید
-
chocolate liquor
مایع شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خمیر حاصل از آسیاب کردن دانههای تخمیرشده و بودادۀ کاکائو متـ . مایع کاکائو cocoa liquor تودۀ شکلات chocolate mass تودۀ کاکائو cocoa mass
-
chocolate beverage
نوشابۀ شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشابۀ گرم یا سردی که شکلات اصلیترین جزء تشکیلدهندۀ آن است
-
chocolate product
فراوردۀ شکلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هر فراوردۀ غذایی که شکلات اصلیترین جزء تشکیلدهندۀ آن باشد
-
chocolate filling
مغزی شکلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردهای شکلاتی که برای پر کردن داخل انواع فراوردههای قنادی، مانند انواع شیرینیها و تافی، به کار میرود متـ . پرکنندۀ شکلاتی
-
chocolate agar
آگار شکلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشت حاوی پپتون و هموگلوبین و ویتامینها که واسرشتگی (denaturation) هموگلوبینی موجود در آن سبب رنگ قهوهای شکلاتی آن میشود
-
chocolate mass
تودۀ شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← مایع شکلات
-
chocolate powder
پودر شکلات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودر دانهدرشتی که از کلوخه شدن پودر کاکائو به دست میآید و در تهیۀ نوشابههای شکلاتی کاربرد دارد