کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
child پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
child
/CHīld/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک، فرزند، بچه، طفل، خردسال، زاده، زاد
-
واژههای مشابه
-
childe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرزند
-
childness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک بودن
-
with child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با بچه
-
child's portion
نیمخوراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نصف مقدار غذای یک فرد بالغ در یک وعده
-
child with a disability
کودک توانخواه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] کودکی با یک یا چند نوع کمتوانی که نیاز به آموزش ویژه دارد
-
child analysis
روانکاوی کودک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] استفاده از اصول روانکاوی برای درمان کودکان
-
child's room
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتاق کودک
-
child-centered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک محور
-
love child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عشق فرزند
-
poster child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک پوستر
-
child neglect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کم توجهی به کودک
-
man-child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد و کودک
-
latchkey child
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کودک لاتچکی