کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
chieftain پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
chieftain
/ˈCHēftən/
دیکشنری
رهبر
اسم
chieftain, leader, chief, head, principal, don
سالار
ringleader, chieftain, chief, protagonist, leader, head of gang
سر دسته
chieftain, sheik, sheikh
رئيس قبیله
buddy, chieftain, warlord, comrade-in-arms
خیلتاش
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
chieftain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبر، سالار، سر دسته، رئيس قبیله، خیلتاش
-
واژههای مشابه
-
chieftains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبران، سالار، سر دسته، رئيس قبیله، خیلتاش