کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
chartered پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
chartered
/ˈCHärtərd/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
chartered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منشور، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن
-
واژههای مشابه
-
charterer
اجارهکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] شخصی حقیقی یا حقوقی که وسیلۀ نقلیه را اجاره میکند
-
chartering
دربستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] کرایۀ دربست وسیلۀ نقلیه توسط سازمان یا گروه متـ . کرایۀ دربستی
-
charterer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چارتر
-
chartering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چارت سازمانی، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن
-
charter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منشور، امتیاز، فرمان، خط، مزایا، اجازه نامه، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن
-
charterable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
charterable
-
charters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقررات، منشور، امتیاز، فرمان، خط، مزایا، اجازه نامه، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن
-
charterers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
charterers
-
bareboat charter, demise charter, bare-hull charter, bare-pole charter
اجارۀ صرفاً کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی اجارۀ زمانی که در آن اجارهکننده کشتی را بدون خدمه و ملزومات اجاره میکند و بسیاری از اختیارات مالک کشتی را دارد
-
project charter
منشور پروژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] سندی که آغازگر یا حامی پروژه صادر میکند و بر پایۀ آن پروژه را رسمیت میبخشد و به مدیر پروژه اختیار میدهد تا منابعِ دراختیار را برای فعالیتهای پروژه به کار گیرد
-
charter 1
اجاره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] اجاره کردن وسیلۀ نقلیه در چارچوب یک قرارداد
-
voyage charter
اجارۀ سفری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] قرارداد اجارۀ وسیلۀ نقلیه برای سفری مشخص
-
time charterer
اجارهکنندۀ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] شخصی حقیقی یا حقوقی که وسیلۀ نقلیه را برای مدتزمان معینی اجاره میکند