کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
castings پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
castings
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
castings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریخته گری، پرتاب، چدن ریزی، سبک
-
واژههای مشابه
-
casting
گچگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] قرار دادن قسمتی از بدن در گچ
-
cast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قالب، گچ گیری، مهره ریزی، طاساندازی، انداختن، ریختن، در قالب قرار دادن، معین کردن، پخش کردن، افکندن، بشکل در اوردن، مطرود
-
cast on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بر روی
-
caste
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کست، طبقه، قبیله، صنف، طبقات مختلف مردم هند
-
castes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کست ها، طبقه، قبیله، صنف، طبقات مختلف مردم هند
-
casting director, cast director
مسئول انتخاب بازیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که بازیگران را برای ایفای نقشهای مختلف انتخاب و به کارگردان یا استودیوی فیلمسازی پیشنهاد میکند
-
casting assistant/ cast assistant
دستیار انتخاب بازیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] دستیار مسئول انتخاب بازیگران فیلم
-
casting 2, cast 2
ریخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] هر شیئی که با قرار دادن مادۀ قابل ریختهگری در قالب شکل داده و جامد شده باشد
-
drain casting, hollow casting
ریختهگری توخالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی برای ساخت قطعههای توخالی، مانند قوری، که در آن دوغاب اضافی از قالب تخلیه میشود
-
casting 1, cast 1
انتخاب بازیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گزینش بازیگران برای ایفای نقش در یک برنامۀ تلویزیونی یا فیلم
-
cylinder cast, leg cylinder cast
گچ استوانهای پا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی از بالای ران تا قوزک که زانو را صاف نگه دارد اما قوزک امکان حرکت داشته باشد
-
hanging arm cast, hanging cast
آویزگچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی از زیر محل شکستگی بازو تا انگشتان که با نوار از گردن آویزان میشود
-
cast 4
گروه بازیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مجموعۀ بازیگران یک فیلم