کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cashing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cashing
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cashing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گارانتی، نقد کردن، وصول کردن، دریافت کردن
-
واژههای مشابه
-
cashes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پول نقد، نقد کردن، وصول کردن، دریافت کردن
-
cash in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پول نقد در
-
cash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پول نقد، صندوق پول، موجودی، پول خرد، نقد کردن، وصول کردن، دریافت کردن
-
cashed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشوده شد، نقد کردن، وصول کردن، دریافت کردن
-
cash crop, cash grain
محصول فروشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] محصولی که زارعان مستقیماً و بهآسانی آن را به فروش میرسانند و به مصارف دیگر از قبیل تغذیۀ دام نمیرسد
-
cash assets
داراییهای نقد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] داراییهایی که بهسادگی نقد میشوند
-
cash drawer
دخل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کشویی در پردازه که انواع مختلف اسکناس در آن نگهداری میشود
-
cash register
صندوق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دخلی که به صفحهکلید مجهز است و قابلیت نمایش مبالغ نقدی دریافتی در هر فروش و جمع زدن آنها را دارد
-
cash cow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاو پول نقد
-
cash account
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساب نقدی
-
cash bar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوار نقدی
-
cash equivalent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل نقدی
-
pay cash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت نقد