کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
carcasses پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
carcasses
/ˈkärkəs/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
carcasses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاشه
-
واژههای مشابه
-
carcass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاشه
-
carcass 1
لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جسد حیوان بهویژه چهارپا یا پرندهای که برای مصارف غذایی و استحصال گوشت کشتار میشود
-
carcass disposal
معدومسازی لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] سوزاندن یا مدفون کردن لاشۀ حیوانات تلفشده
-
carcass 2, casing 2
مَنجید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] استخوانبندی یا بخشی از ساختار تایر، شامل لایههایی که از یک طوقه تا طوقۀ دیگر کشیده شدهاند و تسمهها و رویه بر آن قرار میگیرند
-
ply, tyre ply, carcass ply
لایه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مجموعهای از رسنهای (cords) نخی یا فولادی موازی و اندودشده با لاستیک که استخوانبندی تایر را میسازند