کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
capacity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
capacity
/kəˈpasitē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
capacity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، گنجایش، استعداد، مقام، صلاحیت
-
واژههای مشابه
-
capacities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت ها، ظرفیت، گنجایش، استعداد، مقام، صلاحیت
-
field capacity
فرهنگ لغات علمی
استاندارد ظرفیت کشتزار
-
differentiation capacity
فرهنگ لغات علمی
ظرفیت تمایزی
-
cubic capacity, measurement capacity
ظرفیت حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموع ظرفیت انبارها و دیگر فضاهای مفید برای حمل بار که برحسب فوت یا مترمکعب یا گالن یا لیتر اندازهگیری میشود
-
flooding capacity/ flood capacity
ظرفیت طغیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] ظرفیت عبوردهی بخار در یک برج متناظر با طغیان
-
seating capacity, seated capacity
ظرفیت نشسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد صندلیهای یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی
-
specific heat capacity
فرهنگ لغات علمی
ظرفیت گرمایی ویژه
-
ideal capacity
ظرفیت آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شرایطی که در آن تردد در راه اصلی به مسدود شدن تردد در خیابان فرعی منجر نشود، تردد در تقاطع نزدیک مداوم نباشد، خط عبور مجزایی برای حرکت در هر جهت تخصیص یافته باشد و هیچ حرکت دیگری مانع حرکت مورد نظر نشود
-
assimilative capacity
ظرفیت آلایندهپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار مواد سمی و فاضلابی که یک حجم آب میتواند بپذیرد بیآنکه آثار سوء بر آبزیان و انسان داشته باشد
-
offered capacity
ظرفیت اسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر ظرفیت یک خط برای جابهجایی مسافر بدون توجه به میزان بهرهبرداری واقعی از آن
-
station capacity
ظرفیت ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد مسافری که با وسایل نقلیه از یک جهت مشخص و در طول یک ساعت به یک ایستگاه منتقل میشوند
-
loading capacity
ظرفیت بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حداکثر باری که یک انسان یا ماشین میتواند بردارد
-
potential capacity
ظرفیت بالقوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ظرفیت یک حرکت خاص در نزدیکی تقاطع اصلی ـ فرعیِ بدون چراغ به فرض آنکه با سایر حرکات تداخل نداشته و دارای خط عبور مخصوص به خود باشد