کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
capacitive probe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
capacitive probe
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
capacitive probe
فرهنگ لغات علمی
پروب خازنی
-
واژههای مشابه
-
capacitance
ظرفیت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت بار الکتریکی ذخیرهشده بر روی یکی از صفحههای خازن به اختلاف پتانسیل میان دو صفحۀ آن
-
capacitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، توانا کردن، لایق کردن، صلاحیتدار کردن
-
capacitations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت ها
-
capacitates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، توانا کردن، لایق کردن، صلاحیتدار کردن
-
capacitated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، توانا کردن، لایق کردن، صلاحیتدار کردن
-
capacitively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت پذیری
-
capacitative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت پذیری
-
capacitances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، ظرفیت خازنی، ظرفیت الکتریکی، توان
-
capacitating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرفیت، توانا کردن، لایق کردن، صلاحیتدار کردن
-
capacitator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خازن
-
capacitive reactance
واکنایی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی ناشی از ظرفیت یک خازن یا مدار که برابر با معکوس حاصلضرب ظرفیت در بسامد زاویهای است
-
capacitance hat
کلاهک خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای سیمی که برای افزایش پهنای نوار یا کاهش بسامد تشدید، آن را روی آنتن قرار میدهند
-
capacitive diaphragm
میانبند خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رسانایی تخت که در موجبَر قرار میگیرد تا در آن واکُنایی خازنی (capacitive reactance) ایجاد کند