کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
canvas پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
canvas
/ˈkanvəs/
دیکشنری
بوم
اسم
painting, canvas, portrait, arras, canvass
نقاشی
canvas
بوم نقاشی
canvas, burlap, canvass, toile, sackcloth
کرباس
canvas, canvass, tableau
پرده نقاشی
canvas, oilskin
پارچه برزنت
canvas, canvass
پارچه مخصوص نقاشی
canvas, canvass
کف رینگ بوکس یا کشتی
فعل
canvass, canvas
الک یا غربال کردن
canvas, canvass
برای جمعاوری اراء فعالیت کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
canvas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوم، نقاشی، بوم نقاشی، کرباس، پرده نقاشی، پارچه برزنت، پارچه مخصوص نقاشی، کف رینگ بوکس یا کشتی، الک یا غربال کردن، برای جمعاوری اراء فعالیت کردن
-
واژههای مشابه
-
canvas tent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چادر بوم
-
press of canvas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مطبوعات بوم
-
convertible top, fabric hood, canvas top, folding top, soft top, fabric top
سقف بازشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سقف غالباً برزنتی جمعشوندۀ خودروهای روبازشو