کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cable پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
cable
/ˈkābəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
cable
بافه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] چند رشته سیم بههمتافتۀ روکشدار یا بدون روکش برای انتقال جریان برق یا بلندکردن قطعات سنگین متـ . کابل
-
cable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابلی، کابل، تلگرام، ریسمان، طناب سیمی، طناب سیمی ضخیم، سیم تلگراف، شاه سیم، نوار فلزی، سیم کشی کردن، تلگراف کردن
-
واژههای مشابه
-
cabling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابل کشی، سیم کشی کردن، تلگراف کردن
-
cabled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابل، سیم کشی کردن، تلگراف کردن
-
cables
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کابل ها، کابل، تلگرام، ریسمان، طناب سیمی، طناب سیمی ضخیم، سیم تلگراف، شاه سیم، نوار فلزی، سیم کشی کردن، تلگراف کردن
-
cable yarding, cable way, cable logging
داربَری بافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بیرون بردن چوب از جنگل با استفاده از بافه متـ . داربَری کابلی
-
cable pressurisation
گازفشاری بافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فن خشک نگهداشتن بافه/کابل کارگذاشتهشده در محیط مرطوب، با دمیدن گاز یا هوای خشک، تحت فشار زیاد، به درون غلاف بافه/کابل متـ . گازفشاری کابل
-
cable ship
کشتی بافهگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری برای گذاردن و تعمیر بافههای تلفن و تلگراف در زیر آب
-
cable element
جزء بافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] جزئی بافتهشده که نقش عمدۀ آن تحمل کشش است متـ . جزء کابلی
-
snub cable
زنجیرایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان متوقف کردن حرکت زنجیرباترمز دوّار لنگر
-
render cable
زنجیرباترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان گرفتن ترمز دوّار لنگر بهنرمی، بهطوریکه لنگر با وزن خود آهسته پایین رود
-
veer cable
زنجیربادوّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان بیرون دادن زنجیر یا طناب با نیروی دوّار
-
nipped cable
زنجیر ترنجیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنجیر لنگری که به مانعی مانند دماغۀ شناور یا زبانۀ دالان زنجیر گیر کرده باشد، بهطوریکه بتوانند باعث تغییر جهت شناور شود
-
ranging cable
زنجیرچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ردیف کردن زنجیر بر روی عرشه و اسکله یا حوض خشک برای لنگراندازی در عمق زیاد یا معاینه و بررسی حلقههای زنجیر