کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
button-shaped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
button-shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه ای شکل
-
واژههای مشابه
-
button
دکمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعۀ کوچکی در انتهای سازهای زهی مانند ویلن که سیمها را به حالت کشیده نگه میدارد
-
buttons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه ها
-
buttoner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه
-
buttoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه، تکمه زدن، با دکمه محکم کردن
-
buttoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه، تکمه زدن، با دکمه محکم کردن
-
button
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دکمه، تکمه، غنچه، هر چیزی شبیه دکمه، تکمه زدن، با دکمه محکم کردن
-
shape
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
Shapely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف، خوش بر و رو، خوش ترکیب، شکیل، خوش اندام، خوش ریخت
-
shapes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل ها، شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل گرفته، بشکل درامده
-
shapeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل دار
-
kisser, kisser button,kissing button
بوسهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] برجستگی یا گرهی بر روی زه که در هنگام رسیدن تیر به مرحلۀ تمامکشش، لب کمانگیر با آن تماس پیدا میکند
-
shaping 1, behaviour shaping
رفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت تدریجی و گامبهگام یک رفتار به سمت پاسخ مطلوب