کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
bungles پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
bungles
/ˈbəNGgəl/
دیکشنری
بنگلادش
اسم
botch, bungle, botching
سرهم بندی
فعل
tinker, vamp, bumble, bungle, botch, bollix
سرهم بندی کردن
botch, bungle, fumble
سنبل کردن
bungle
ناشیگری
err, sin, bungle, make an error, goof, miss
خطا کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
bungles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنگلادش، سرهم بندی، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن
-
واژههای مشابه
-
bungle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنگلادش، سرهم بندی، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن
-
bunglings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bunglings
-
bungling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیگانه، بی مهارت
-
bungled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چنگال، سرهم بندی کردن، سنبل کردن، ناشیگری، خطا کردن