کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
building complex پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
building complex
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
building complex
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختمان مجتمع
-
واژههای مشابه
-
build
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختن، بناء کردن، درست کردن، ساختمان کردن
-
builded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساخته شده
-
build in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختن در
-
buildings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختمان ها، ساختمان، عمارت، بناء، خانه
-
build on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بساز
-
scenario building
فرانامهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] اندیشیدن دربارۀ عدم قطعیتها و پیامدهای احتمالی آنها برای دستیابی به آیندههای ممکن
-
nation building
ملتسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرایند تقویت عوامل مرکزگرا در میان گروههای مختلف فرهنگی کشور با هدف ایجاد و تقویت حس ملیگرایی اجتماعی (civic nationalism) بهجای حس ملیگرایی قومی و مذهبی (ethnic and religious nationalism)
-
consensus building
اجماعرسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] دستیابی به توافق و همسخنی دربارۀ آیندههایی خاص که از اهداف عام آیندهنگاری به شمار میآید
-
bridge building
تنشکاهی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش برای کاستن از تنش و خطر بروز جنگ میان دو اَبَرقدرت یا دو ملت با مرامهای متفاوت که سابقۀ جنگ سرد یا درگیری نظامی دارند
-
framed building
ساختمان قابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ساختمانی که بار آن با قاب به زمین منتقل شود
-
body building
پرورش اندام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تقویت عضلات بدن با حرکات قدرتی
-
state building
دولتسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] فرایندی که هدف آن ایجاد نهادهایی است که برای اداره کردن کشوری مستقل ضروری است
-
ship building
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختمان کشتی