کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
buck پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
buck
/bək/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
buck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بک، جفتک، نر، دلار، خود ستایی، قوچ، جنس نر اهو و حیوانات دیگر، جفتک انداختن، از روی خرک پریدن، مخالفت کردن با، بالا پریدن و قوز کردن
-
واژههای مشابه
-
bucked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، جفتک انداختن، از روی خرک پریدن، مخالفت کردن با، بالا پریدن و قوز کردن
-
buck, bucking
بینهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهقطعه کردن یک درخت افتاده یا قطعشده
-
Buck's traction
کشش باک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] کشش پوستی ازطریق ساق پا
-
bucking saw
ارّۀ بینهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارّۀ مخصوص بریدن بینهها
-
bucking ladder
بینهنگهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجموعهای از گیرههای چوبی که مانع از غلتیدن و سُر خوردن درخت در هنگام بینهبُری میشود
-
bucked up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالا بردن، شجاع شدن، تهییج کردن، پیشرفت کردن، روحیه کسی را درک کردن
-
black buck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلک بری
-
buck fever
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تب باک
-
buck's fizz
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چنگ زدن
-
buck sergeant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرباز گمشده
-
fast buck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع گاو
-
quick buck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سریع گاو
-
big bucks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلارهای بزرگ