کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
brown bells پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
brown bells
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
brown bells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنگ های قهوه ای
-
واژههای مشابه
-
browns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهوه ای، قهوهای کردن، برشته کردن
-
Browning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براونینگ
-
browned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهوهای مایل به زرد، قهوهای کردن، برشته کردن
-
Browne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براون
-
browning reaction, browning
واکنش قهوهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] واکنش شیمیایی یا زیستشیمیایی که به تشکیل ترکیبات قهوهایرنگ در مواد غذایی منجر میشود
-
brown dwarf
کوتولۀ قهوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای که بهخاطر جِرم کم نمیتواند واکنشهای هستهسوزی را در هستۀ خود انجام دهد و مانند ستاره بدرخشد
-
brown flour
آرد تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آردی که حاوی بخش اعظم سبوس دانۀ کامل غلات است
-
brown rice
برنج سبوسدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] دانۀ کامل برنج، یعنی شلتوک، که پوستۀ غیرخوارکی آن گرفته شده باشد
-
browning agent
ترکیب قهوهایافزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] افزودنی یا ترکیبی که سرعت یا شدت واکنش قهوهای شدن مواد غذایی را در حین فراوری افزایش میدهد
-
brown rot
پوسیدگی قهوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نوعی بیماری قارچی در درختانی با میوۀ هستهدار و دانهدار که نشانۀ بارز آن قهوهای و چروکیده و سفت شدن میوه و خشکیدگی گلها و زخم در شاخه است
-
brown clay
رُس قهوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← رُس مغاکی
-
brown sauce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سس قهوه ای
-
brown butter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کره ی قهوه ای