کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
broken home پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
broken home
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه شکسته
-
واژههای مشابه
-
brokenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکسته شدن
-
broken in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکسته در، عادی شدن، حرز را شکستن و بزور داخل شدن، در میان صحبت کسی دویدن
-
broken core
ماهیچهشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] برجستگیهای حجیم و نامنظم با ظاهر شکسته در بخشهای خالی قطعۀ ریختگی که به علت شکسته شدن ماهیچه در درون قالب به وجود میآید
-
broken chord
آکورد شکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ارائۀ نغمات یک آکورد، با هر ترتیبی، بهصورت متوالی
-
broken flat
زمین شخمخورده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] زمینی که سراسر آن را شخم زده باشند
-
broken stowage
پِرتِ بارچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فضایی که بهدلیل ابعاد بار یا انبار کشتی و نداشتن مهارت در بارچینی غیرقابلاستفاده میشود
-
broken wind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد شکسته
-
broken arch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوس شکسته
-
broken-backed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکست خورده
-
broken heart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قلب شکسته
-
interrupted cadence, abrupt cadence, broken cadence, deceptive cadence, evaded cadence, irregular cadence, surprise cadence
فرود فریبنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرودی که اغلب از پیوند آکورد درجۀ پنجم با هر آکورد دیگری غیر از آکورد بنمایه، غالباً آکورد درجۀ ششم، حاصل میشود