کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
broadens پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
broadens
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
broadens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش می یابد، وسیع کردن، پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن
-
واژههای مشابه
-
broaden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش می یابد، وسیع کردن، پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن
-
broadeners
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسعه دهندگان
-
broadenings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انبساط
-
broadened
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترده شد، وسیع کردن، پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن
-
broadener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همتراز
-
broadening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترده شدن، وسیع کردن، پهن کردن، منبسط کردن، عریض کردن
-
collision broadening, collision line-broadening
پهنشدگی برخوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پهنشدگی خط طیف براثر برخورد ذرات نمونۀ مورد آزمایش با یکدیگر
-
line broadening
پهنشدگی خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش گسترۀ طولِموجهایی که در آن جذب یا گسیل خاص خطوط طیفی به دلایلی نظیر پهنشدگی برخوردی یا پهنشدگی دوپلری رخ میدهد
-
Doppler broadening
پهنشدگی دوپلری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پهن شدن خط طیفی گسیلشده از اتمها یا مولکولها براثر گرما
-
pressure broadening
پهنشدگی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پهنشدگی خطوط طیفی براثر افزایش آهنگ برخورد ناشی از افزایش فشار