کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
brightest پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
brightest
دیکشنری
روشن ترین
صفت
bright, light, on, explicit, vivid, unequivocal
روشن
bright, shining, luminous, shiny, stellar, beaming
درخشان
clever, smart, bright, adroit, nimble, habile
زرنگ
bright, radiant, shining, lucent, luminescent, luminiferous
تابناک
bright, shining, brilliant, light, incandescent, luminous
تابان
bright, luminous, ablaze, conflagrant
فروزان
intelligent, smart, ingenious, spiffy, clever, spry
با هوش
sunny, shiny, bright
افتابی
bright, sharp, quick-witted
باکله
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
brightest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشن ترین، روشن، درخشان، زرنگ، تابناک، تابان، فروزان، با هوش، افتابی، باکله