کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
breakdown پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
breakdown
/ˈbrākˌdoun/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
breakdown
فرهنگ لغات علمی
فروشکست
-
breakdown
فروشکست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تخلیۀ الکتریکی ناگهانی در محیط نارسانایی که بهعنوان عایق در مدار الکتریکی به کار رفته است
-
breakdown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درهم شکستن، تفکیک، سقوط ناگهانی، از کار افتادگی
-
واژههای مشابه
-
breakdowns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابی
-
breakdown phase
فرهنگ لغات علمی
فاز شکست
-
electrical breakdown
فرهنگ لغات علمی
شکست الکتریکی
-
leader breakdown
فرهنگ لغات علمی
شکست پیشرو
-
spark breakdown
فرهنگ لغات علمی
شکست اسپارک
-
script breakdown
نمابندی فیلمنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تقطیع فیلمنامه به نماها و جزئیات لازم، مانند اشخاص و وسایل صحنه و تجهیزات فیلمبرداری
-
breakdown voltage
ولتاژ فروشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حداقل ولتاژ بین دو الکترود برای برقراری تخلیۀ الکتریکی در گاز
-
dielectric breakdown
فروشکست دیالکتریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش ناگهانی جریان در محیط دیالکتریکی هنگامی که میدان الکتریکی اعمالشده از حد بحرانی تجاوز کند
-
breakdown potential
پتانسیل فروشکست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] حداقل پتانسیل نجیبی که در آن خوردگی حفرهای یا خوردگی شیاری یا هر دو میتواند شروع شود و گسترش یابد
-
nervous breakdown
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروپاشی عصبی
-
laser-induced breakdown spectroscopy
فرهنگ لغات علمی
طیف سنجی فروشکست القایی لیزری