کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
braving پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
braving
دیکشنری
شوخی کردن
فعل
decorate, adorn, primp, blazon, illustrate, apparel
اراستن
brag, boast, yelp, gammon, brave, hector
لاف زدن
flaunt, glory, grow, pride, boast, preen
بالیدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
braving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوخی کردن، اراستن، لاف زدن، بالیدن
-
واژههای مشابه
-
brave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاع، اراستن، لاف زدن، بالیدن، دلیر، دلاور، غیور، سلحشور، خیره، نترس، تهم، مرد، بی پروا، عالی، متهور، بی باک، سرزنده، با جرات، بامروت، خیره سر، سرانداز
-
braveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شجاعت